جدول جو
جدول جو

معنی کمین ذات - جستجوی لغت در جدول جو

کمین ذات(کَ)
بدجنس. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کمین گاه
تصویر کمین گاه
جایی که در آن کمین کنند
فرهنگ فارسی عمید
(تَ/ تِرْ بَ گَ)
کمین دار. آنکه در کمین نشیند. (آنندراج). کمین کننده. (فرهنگ فارسی معین). کمین آور:
کمین سازان محنت برنشستند
یزک داران طاقت را شکستند.
نظامی.
و رجوع به کمین دار و کمین کننده شود
لغت نامه دهخدا
(تَ / تِرْ)
کمین ساز. آنکه در کمین نشیند. (آنندراج). کمین آور. (ناظم الاطباء). کمین کننده. (فرهنگ فارسی معین). آن دسته از لشکری که در کمین نشسته است. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به کمین آور و کمین کننده شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از کمین گاه
تصویر کمین گاه
بزنگاه بزنگه کشنگه (گویش ایلامی) نخیز گاه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کمین ساز
تصویر کمین ساز
کمین کننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کمین دار
تصویر کمین دار
کمین ساز نهانیده بزنگاهی کمین کننده
فرهنگ لغت هوشیار